English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8184 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
damage feasant U درCL حالتی را گویند که رمه یاگله کسی وارد ملک دیگری شده از طریق چریدن یاشکستن اشجار ایجاد خسارت نماید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
dying declarations U در CLافهاراتی را گویند که شخص مشرف به موت پس ازاطمینان از قریب الوقوع بودن مرگ خود که مالا" به راستگویی وادارش میکند بیان نماید
dower U درCL این مقدار معادل ثلث کل دارایی مرد اعم از اعیان وعرصه است که به طریق عمری به زوجه اش واگذار میشود
recognition U و تبدیل به حالتی که بتواند وارد کامپیوتر شود
recognition U و به حالتی تبدیل میکند که به تواند وارد کامپیوتر شود
blemish خسارت وارد کردن
endamage U خسارت وارد اوردن
inflict casualty U خسارت وارد کردن
remainder U حالتی که وجودیافتن امری منوط به تحقق امر دیگری باشد
limit load U بیشترین باری که ممکن است در حالتی بر یک جزء یا قطعه وارد شود
types U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
keyboarding U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
typed U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
type U وارد کردن اطلاعات از طریق صفحه کلید
key وارد کردن متن یا دستورات از طریق صفحه کلید
polarized U ورودی ای که خصوصیتی دارد که باعث میشود فقط به یک طریق وارد سوکت شود
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
budding U تولید مثل غیرجنسی از طریق ایجاد قلمبه شدگی در بخشی از بدن جاندار
tenancy in common U حالتی که جمعی با عناوین مختلف در اداره ملکی شرکت داشته باشند بدون ان که به وحدت مالکیت ان خللی وارد اید مدت اجاره
vindictive damages U مقدار غرامتی که دادگاه علاوه بر خسارت واقعی وارد برخواهان از خوانده به منظورتنبیه او وصول میکند
answered U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answering U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answers U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
answer U حالتی از مودم که پاسخ ها را با استفاده از ارتباط با مودم اصلی ایجاد میکند
mode U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
modes U حالتی که در آن کامپیوتر به کاربران اجازه میدهد دستورات یا برنامه ها یا داده را وارد کنند و به سرعت پاسخ دریافت کنند
posted U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
posts U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post U وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
texture mapping U 2-پوشاندن یک تصویر با دیگری برای ایجاد یک بافت در اولی
S HTTP U سیستمی که خط امنیتی بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده ایجاد تا به کاربران امکان پرداخت قیمت کالاها از طریق اینترنت بدهد
shields U , بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
shield U , بر خلاف کابل STP , جفت سیم ها وارد لایه دیگری نمیشوند
calculating U دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
to tarnish something [image, status, reputation, ...] U چیزی را بد نام کردن [آسیب زدن] [خسارت وارد کردن] [خوشنامی ، مقام ، شهرت ، ... ]
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
playback rate scale factor U و توسط برنامه دیگری هدایت میشود تا جلوه ویژهای ایجاد کند. 2-
conservation [darn] U مرمت و رفوگری فرش که بیشتر بصورت عمل مکانیکی بوده و جهت جلوگیری از پیشرفت خرابیو اصلاح نسبی خسارت وارد شده صورت می گیرد
stumpage U قطع اشجار
submission hold U کانستنس یاشکستن دست از مفصل تاارنج
buffering U دو بافرکه با هم کار می کنند به طوری که وقتی در یکی داده وارد میشود دیگری میتواند خوانده شود
graphics U پیش نویس توابعی که دستورات گرافیکی استاندارد ایجاد میکنند مثل رسم خط و... که از طریق برنامه قابل صدا کردن هستند تا نوشتن برنامه را ساده کنند
libraries U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
library U تابع نرم افزاری که کاربری می توند وارد برنامه اش شود تا تابع ای بی درد سر را ایجاد کند
certificate of damage U تصدیق خسارت وارده بر کالای خسارت دیده یا تخلیه نشده که از طرف مقامات بندرصادر میشود
browse U چریدن
browsed U چریدن
browses U چریدن
general average U خسارت دریایی عمومی خسارت کلی
pastures U چرانیدن چریدن در
pasturage U چرانیدن چریدن در
pasture U چرانیدن چریدن در
grazes U تغذیه کردن از چریدن
graze U تغذیه کردن از چریدن
grass U چریدن علف خوردن
grazed U تغذیه کردن از چریدن
grasses U چریدن علف خوردن
indemnity U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
indemnities U تضمین جبران خسارت احتمالی اینده تضمین هر نوع خسارت
punitive damages U خسارت ناشی از مجازات خسارت حاصله از اجرای مجازات
subrogate U بجای دیگری تعهداتی بعهده گرفتن جانشین دیگری کردن
slandered U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
profits a prendre U درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
slander U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slanders U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
slandering U درCL این کلمه تنها برای افترای شفاهی بکار می رود
letters U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
recode U کد کردن برنامهای که برای سیستم دیگری کد شده باشد , به طوری که دیگری هم کار کند
letter U نوشته ارسالی از کسی به دیگری یا از کامپیوتر به دیگری برای اطلاع رسانی یا ارسال دستور یا..
to pass one's word for another U از طرف دیگری قول دادن ضمانت دیگری را کردن
piracy U چاپ کردن تالیف دیگری بدون اجازه تقلید غیر قانونی اثر دیگری privateer
ActiveX U سیستمی که توسط ماکروسافت ایجاد شده برای ایجاد و توزیع برنامههای کوچک
they say U گویند
the story goes U گویند
it is said that U گویند که
deposition U درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
depositions U درCL مشروط بر ان است که اولا" به قید التزام به راستگویی و ثانیا" در حضورمامور رسمی تنظیم شود
people say U مردم می گویند
the report goes U چنین گویند
What do the others say? U دیگران چه می گویند؟
That is what I call a scientist . There is a scientist for you . U به این می گویند دانشمند
wake up U کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد
necessity U درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
claim for indemnification U ادعای تضمین خسارت مطالبه پرداخت خسارت مطالبه پرداخت غرامت
causatively U چنانکه دلالت برسبب نماید
clearing houses U شرکتی که چکها را نقد می نماید
clearing house U شرکتی که چکها را نقد می نماید
there is nothing like leather U هر کسیرا عقل خودبکمال نماید
pseudoscope U شیشهای که کاو را کوژکوژراکاو نماید
prepossessingly U چنانکه جلب توجه نماید
incongruously U بی ی نکه با هم جور باشدیاتطبیق نماید
grandiosely U بطورغلنبه چنانکه بزرگ نماید
estate in joint tenancy U در CLواگذاری ملکی را به دو یا چندنفر گویند
metonymical U دارای صنعتی که انراmetonym گویند
He is said to be very rich . U می گویند خیلی پولدار است
an inceptive verb U فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
adequately U باندازه کافی چنانکه تکافو نماید
persuasively U چنانکه متقاعد سازدیا واداربکاری نماید
an inceptive U فعلی که دلالت بر اغاز کاری نماید
everything is good in its season <proverb> U گویند که هرچیز به هنگام خوش است
to the echo U چنان بلند که تولید انعکاس صدا می نماید
dut of court U ممنوع از اینکه دادگاه بافهارارتش رسیدگی می نماید
to eat humble pie U پوزش خواستن چنانکه انسانرا پست نماید
This company guarantees prompt delivery of goods. U این شرکت تحویل فوری کالاراتضمین می نماید
i had scarely arrived U تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ...
keyth rope system U شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
line of sight U خطی که قرنیه چشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
king's evidence U گواهی واعتراف شریک گناه برضدهمدستان خودرادرامریکا.....گویند
ignoring U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
the common wealth of massachusette U چهار ایالت کنتاکی وماساچوست و ویرجینیا وپنسیلوانیا را گویند
alburnum U طبقه دوم شیره برکه که انراsapwood نیزمی گویند
end bulb U انتهای اعصاب در پوست یا مخاط که به ان endcopuscle نیز می گویند
ignores U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignored U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignore U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
consulage U هزینهای که کنسول گری جهت تایید صورتحساب دریافت می نماید
nomothetes U کسیکه گماشته میشد تا درقانون تجدیدنظر نماید قانون گذار
row U [ردیف بافت در عرض فرش که گاه به آن رجشمار نیز می گویند.]
bit U تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
leadsman U کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
bits U تیغه یا ابزار سوراخ کاری که در داخل گیره یا ماشین گردش می نماید
pidgin english U انگلیسی دست وپا شکسته وامیختهای که چینی هابدان سخن می گویند
condominium U اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
condominiums U اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
two state U دو حالتی
trimorphous U سه حالتی
inexpressiveness U بی حالتی
trimorph U سه حالتی
expressional U حالتی
free carrier U یکی از قرارداد-های اینکوترمزکه در ان فروشنده کالا را به اولین حمل کننده تحویل می نماید
appropriation U در CLتقاضانامه ایست که بستانکاربرای بدهکار می فرستد ودرخواست پرداخت قسمتی ازطلب خود را می نماید
classical economics U نظرپیروان ان عدم دخالت دولت در امور اقتصادی است وپیروان ان را اقتصادیون کلاسیک گویند
atlantis U جزیرهای که سابقا گویند درمغرب جبل الطارق وجودداشته و در اثر زلزله بدریافرورفته است
Big Brother U دولت یا هر سازمانی که در امور خصوصی و داخلی مردم دخالت و جاسوسی کند و آنها را سختمهار نماید
two state circuit U مدار دو حالتی
state equation U معادله حالتی
degenerate U چند حالتی
dichotomy U دو حالتی دورستگی
degenerated U چند حالتی
multiphase U چند حالتی
degenerates U چند حالتی
degenerating U چند حالتی
two state algebra U جبر دو حالتی
two state variable U متغییر دو حالتی
dichotomies U دو حالتی دورستگی
two state jump U جهش دو حالتی
escheat U در CLاراضیی را گویند که پس ازفوت مالک به علت عدم وجودوراث قانونی به مالکیت دولت درمی اید
gurantee period U مدت زمانیکه قبل از تحویل نهائی پیمانکار ساختمانی موفف است خسارات ساختمان رارفع نماید
to fall into U دچار [حالتی] شدن
to get into U دچار [حالتی] شدن
degeneracy U چند حالتی بودن
trigon U سه حالتی ستاره سه تایی
desperateness U حالتی که بیرون ازامیدباشد
strike an attitude U حالتی بخود گرفتن
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
unlawful assembly U در CL سه نفر یا بیشتر را گویند که به قصد ارتکاب اعمالی که مخل اسایش و امنیت جامعه است گرد هم ایند
center of gyration U نقطهای در یک جسم صلب که اگر همه جرم در ان متمرکزشود ممان اینرسی حول همان محور تغییر نماید
kelly U قطعهای از لوله حفاری که باعث میشود علاوه برحرکت دورانی مته در جهت عمود نیز حرکت نماید
most favored nation U کشورهایی را گویند که در صورتی که یکی از لنها امتیازی را به کشور دیگر بدهد سایرین نیزبخودی خود دارای ان امتیازبشوند
demurs U در CL حالتی است که مدعی علیه
demurring U در CL حالتی است که مدعی علیه
demurred U در CL حالتی است که مدعی علیه
passage U انتقال از حالتی به حالت دیگر
passages U انتقال از حالتی به حالت دیگر
demur U در CL حالتی است که مدعی علیه
countersignature U امضای پس ازامضای دیگری تصدیق امضای دیگری
the greenish hue of blue U حالتی از رنگ ابی که به سبزی بزند
emergencies U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
emergency U حالتی که اقدام فوری را ایجاب کنداحتیاطی
grand larceny U سرقت بزرگ در CL سرقتی را گویند که دران قیمت مال مسروق ان ازمیزان معینی که در قانون مشخص شده است بیشتر باشد
collapse slump U از هم پاشیدگی بتن را درازمایش افت بتن بوسیله مخروط ناقص گویند
roll reversal U حالتی که سبب معکوس شدن کنترل میگردد
hand inhand poition U رقص در حالتی که بدن هر دورقصنده به یک سمت است
mergers U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
merger U حالتی که مالی درمال دیگر مستغرق شود
tactical reconnaissance U براوردموقعیت رزمی در حالتی که درگیری نزدیک است
fiscal drag U اثر کند کنندگی مالی هنگامیکه سیاست مالی نتواندرشد اقتصادی را حفظ نماید .
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
endorser U پشت نویس فردی که پشت سندی راامضاء می نماید
in what way <adv.> U به چه طریق
to what extent <adv.> U به چه طریق
how far <adv.> U به چه طریق
way U طریق
vi'a prep U از طریق
tao U طریق
how U از چه طریق
via U از طریق
double adultery U زنای محصنه در حالتی که مرتکب ان مرد زن دار باشد
optical U و آنها را به حالتی تبدل میکند که کامپیوتر پردازش کند
gold standards U حالتی که پشتوانه اسکناس یا پول کشوری طلا باشد
quarantined U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantining U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantines U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
quarantine U در موارد ذیل درCL مورد استفاده است زن بیوه پنجاه روز از مرگ شوهر فرصت دارد که بادریافت جهیزیه و حق الارث خود از منزل خارج شود مدت قرنطینه کشتیهایی که ازکشورهای الوده به بیماریهای واگیر می ایندپنجاه perch از زمین
IOU U در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
IOUs U در CL سند بدهکاری یا سفته یا سند ذمهای را گویند
by payment U از طریق پرداخت
hereditarily U به طریق ارث
similite U بهمان طریق
Recent search history Forum search
1affixation
1pedal pamping
1construed
2من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1ميشلين پاسيبل
1wave motion occurs in the elastic half-space and also radiation damping takes place
1i wish to wish the wish the wish you wish to wish the wish
1coffee table conversation piece
3biotargeted
4express, overexpression
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com